violatedدیکشنری انگلیسی به فارسینقض شد، شکستن، نقض کردن، ستیزه کردن، تجاوز کردن به، هتک احترام کردن، بی حرمت ساختن، ستم کردن
violateدیکشنری انگلیسی به فارسینقض، شکستن، نقض کردن، ستیزه کردن، تجاوز کردن به، هتک احترام کردن، بی حرمت ساختن، ستم کردن