ودیدلغتنامه دهخداودید. [ وَ ] (ع ص ) ودود. دوست . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || دوستان . (منتهی الارب ). اسم جمع است به معنی محبان و دوستان . (از اقرب الموارد).
voidedدیکشنری انگلیسی به فارسیخاتمه داد، باطل شدن، باطل کردن، بی اثر کردن، پوچ کردن، بیرون ریختن، خارج شدن، دفع شدن، از درجه اعتبار ساقط کردن