چرخه 2whorlواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از اجزای گل از قبیل کاسبرگها، گلبرگها، پرچمها و برچهها که آرایش حلقوی دارند
barrelدیکشنری انگلیسی به فارسیبشکه، لوله تفنگ، چلیک، پیمانه مایعات، ظرف استوانه شکل، خمره چوبی، در خمره ریختن، در بشکه کردن، با سرعت زیاد حرکت کردن
اثر انگشت پیچشیwhorl finger print, whorlواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اثر انگشت که حداقل دارای دو دلتاست و در مقابل هریک از دلتاها حداقل یک خط مدور وجود دارد متـ . پیچشی