ویکت، چوگان، حلقه، باجه، دریچه، دروازه کوچک، در
دروازهبان
دروازه ورودی
آوایی که تولید آن با ارتعاش تارآواها همراه است
آوایی که مشخصۀ واکداری را به دست آورده باشد
شرم آور
وحشی
شرم آور، شریر، بدکار، بدجنس، نابکار، تبه کار، گناهکار، بد خو، فاسد
شرارت، تباهی، عیب، نا بکاری، تبه کاری، بدجنسی
جادوگر، شریر، بدکار، بدجنس، نابکار، تبه کار، گناهکار، بد خو، فاسد
wicked
horrid, wicked, nasty
dangerous, venturesome, wicked
iniquity, vicious, wicked
بی رحم