نوشتن، پیچ و تاب خوردن، بخود پیچیدن، ازرده شدن
نوشتن، تالیف کردن، انشاء کردن، تحریر کردن
نوشتن، حذف
نوشتن درباره
درج کردن، ثبت
نوشتن روی
نوشتن
نوشته شده
فرار کن
چرندیات، پیچ و تاب خوردن، بخود پیچیدن، ازرده شدن
ریختن، پیچ و تاب خوردن، بخود پیچیدن، ازرده شدن
writhe
contort, screw, twist, warp, wring, writhe