لغتنامه دهخدا
سراجی خراسانی . [س ِ ی ِ خ ُ ] (اِخ ) معروف به جمال الدین فخرالشعراء محمدبن علی السراجی که شمع جمع افاضل بود و بدر سپهر فضایل ، دل مشعله ٔ گردون از رشک علو سخن او چون فتیله تافته و شرف قربت ابوالملوک سراج الدوله یافته . و این قصیده ٔ غرا که نور معانی او روز را طعنه زند اگرچه