۱. حیله؛ تزویر؛ مکر؛ نیرنگ؛ دمدمه.
۲. کلماتی که جادوگران و عزائمخوانان هنگام جادو کردن به زبان میآورند.
۳. سحر؛ جادو.
〈 افسون کردن: (مصدر متعدی)
۱. حیله کردن؛ نیرنگ به کار بردن.
۲. سحر کردن.
۱. جادو، سحر، طلسم، عزیمت، فسون
۲. تزویر، حیله، دوال، شعبده، مکر، نیرنگ
۳. عشوه، قر، کرشمه