لغتنامه دهخدا
رنگ برکردن .[ رَ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رنگ روشن کردن ، نظیر آتش برکردن . (از آنندراج ). تدبیر و چاره اندیشیدن ، و هرساعت به رنگ و شکلی تازه خود را نمودن : چو من درهر لباسی می شناسم شیوه ٔ او رابهر ساعت چرا برمی کند آن لاله رو رنگی . <p cl