۱. آشکار شدن.
۲. خودنمایی کردن؛ خود را به داشتن حالت یا صفتی وانمود کردن.
۳. [قدیمی] همپشت شدن؛ یکدیگر را یاری کردن.
۱. ادا، تلبیس، ریا، ریاکاری، ظاهرسازی، عوامفریبی، وانمودسازی
۲. خودنمایی، عرضاندام
۳. آشکار شدن، ظاهرشدن
۴. خودنمایی کردن
وانمود، خودنمایی، دگر فریبی، پدیداری، وانمودن، خود نمایی،آشکار شدن