تلاوشگاهلغتنامه دهخداتلاوشگاه . [ ت َ وُ ] (اِ مرکب ) جای تراوش آب . (گنجینه ٔ گنجوی تألیف وحید دستگردی ص 36). رجوع به تلاوش و تلاوشگه شود.
تلاوشگهلغتنامه دهخداتلاوشگه . [ ت َ وُ گ َ ] (اِ مرکب ) مخفف تلاوشگاه : هم از آب دریا به دریا کنارتلاوشگهی دید چون چشمه سار. نظامی .رجوع به تلاوش وتلاوشگاه شود.
تلاوشگهلغتنامه دهخداتلاوشگه . [ ت َ وُ گ َ ] (اِ مرکب ) مخفف تلاوشگاه : هم از آب دریا به دریا کنارتلاوشگهی دید چون چشمه سار. نظامی .رجوع به تلاوش وتلاوشگاه شود.
تلاوشلغتنامه دهخداتلاوش . [ ت َ وُ ] (اِ) تراوش . در فرهنگها ضبط نشده ولی در زبانها هست . (گنجینه ٔ گنجوی تألیف وحید دستگردی ص 36) : تکش با تلاوش درآویخته چنین رودی از هر دو انگیخته . نظامی (اقبالنامه ٔ چ