جشمکلغتنامه دهخداجشمک . [ ج َ م َ ] (معرب ، اِ) معرب چشمک فارسی و نام دانه ای است سیاه که در درمان بیماری چشم بکار برند. (دزی ). چشمک . تشمیزج . جشمیزج .
جشمیزجلغتنامه دهخداجشمیزج . [ ج َ زَ ] (معرب ، اِ) معرب چشمیزک . چشمیزک . تشمیزج . جشمک . رجوع به جشمک شود.