لغتنامه دهخدا
گلخنی . [ گ ُ خ َ ] (اِخ ) خواهرزاده ٔ شهیدی است و شهیدی خال اوست و او نیز شخصی ابدال ، مبدل الاحوال بود و دایم الابد با مردم زد و خورد مینمود و از کثرت شرارت او میرعلیشیر میخواسته که اورا از خراسان اخراج کند، در آن وقت این غزل گفته :آنم که به عالم ز من افتاده تری نیست <b