دیانالغتنامه دهخدادیانا.(اِخ ) دیان . در دین رومی الاهه ٔ ماه و جنگلها و حیوانات و زنان است بهنگام وضع حمل . دیانا مطابق اساطیر یونانی آرتمیس بود و در معبدش در رم بعنوان الاهه ٔ باکره مورد احترام بود وی که دختر «ژوپیتر» و «لاتون » بود بدستور پدر نمی بایست ازدواج کند و ژوپیتر تیرهایی بدو داد و
دیانافرهنگ فارسی عمیددر نزد رومیان قدیم الهۀ ماه و جنگلها و حامی زنان در هنگام زاییدن. او را بهصورت زنی که لباس صیادان در تن و کمان و جعبۀ تیری در دست داشت مجسم میساختند.
دیانافرهنگ نامها(تلفظ: diyānā) (اوستایی) نیکی رسان ، نیکویی بخش ؛ (در یونانی) ربالنوع رومی ، دختر ژوپیتر ولاتون ، که با آرتمیس یونانیان یکی است .
شهپروانۀ مشبکDanaus plexippusواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از شهپروانهایان و راستۀ پروانهسانان که دارای بالهایی حنایی درخشان با انشعابهای درختیشکل سیاه و درخشان است
دانالغتنامه دهخدادانا. (اِخ ) ملافخرالدین کشمیری از مشاهیر شعراست در عهد فرخ سیر وارد شاه جهان آبادشد و در زمره ٔ منشیان حکمران آنجا درآمد و مأمور تحریر «شاهنامه ٔ فرخ سیری » گردید از آنجا بکشیمر بازگشت و به سال 1150 هَ . ق . درگذشت . این بیت او راست :دل
دانالغتنامه دهخدادانا. (اِخ ) نام یکی از سران غز در قرن پنجم هجری . این مرد بهمراهی بوقا و کوکتاش و منصور از رؤسای آن طوایف در 429 بمراغه رفته و جامع آنجا را آتش زده و اهل شهر و کردان هذبانیه را کشته است . (کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او ص <span class="hl"
دانائیلغتنامه دهخدادانائی .(حامص ) مقابل نادانی . علم . وقوف . فقه . فَهم . شعر. بصیرت . هنگ . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). دانشمندی . دانش . (آنندراج ). ملح . (منتهی الارب ). مقابل کانائی . نظار. درک . ادراک . قرابة. (منتهی الارب ) : خرد بهتر از چشم و بینائی است <
دیانلغتنامه دهخدادیان . (اِخ ) معبد دیانا یا معبد آرتیمس . معبد مشهور دیانا در شهر «افسوس » که یکی از عجایب سبعه محسوب بود. این معبد (در حدود 550 ق . م .) برای آرتیمس ساخته شد. درشب تولد اسکندر مقدونی یکی از اهالی افسوس بنام «هروشراتوس » آن را آتش زد (<span c
دلسلغتنامه دهخدادلس . [ دِ ل ُ ] (اِخ ) (جزیره ٔ...) کوچکترین و مهمترین جزایر سیکلاد در گنگ بار یونان است که معبد بزرگ آپولو در آنجا بود، و بنا بر روایات قدیمی آپولو و دیانا در آنجا بوجود آمده اند. (از تمدن قدیم فوستل دوکلانژ، ترجمه ٔ نصراﷲ فلسفی ).
عجایبفرهنگ فارسی عمید= عجیبه⟨ عجایب هفتگانه: هفت بنای عظیم که قدما آنها را از عجایب دنیا میدانستند و عبارت بوده از: اهرام مصر، باغهای معلق بابل، مجسمۀ زئوس در شهر اُلمپیا (یونان)، آرامگاه موسولوس در آسیای صغیر، مجسمۀ آپولو، چراغ دریایی اسکندریه، و معبد دیانا در افهسوس.
گوادیانالغتنامه دهخداگوادیانا. (اِخ ) وادی یانه . وادی آنه .رودخانه ای است در اسپانیا و پرتغال که مریدا و باداژز را مشروب میکند و به اقیانوس اطلس میریزد. طول این رود 640 هزار گز است . رجوع به غوآدیانه ، و لاروس کوچک و الحلل السندسیة ج 1