راهسازیلغتنامه دهخداراهسازی . (حامص مرکب ) عمل راهساز. ساختن راه . کشیدن راه . عمل ساختن جاده های عمومی .تاریخچه : بطوری که میدانیم انسان ابتدا در حالت انفراد میزیسته و بعداً بتدریج خانواده و آبادی و کشور تشکیل داده است . همزمان با پیشرفت دایره ٔ اجتماعات بشری نیاز وی به ارتباط بهم بیشتر گرد
ماشینهای راهسازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی سازی، وسائط نقلیۀ سنگین، بولدوزر، گریدر، لودر، غلتک، بیل مکانیکی، جرثقیل، کامیون، وسیلۀ نقلیۀ جنگی، وسیلۀ نقلیۀ عمومی
ماشینهای راهسازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی سازی، وسائط نقلیۀ سنگین، بولدوزر، گریدر، لودر، غلتک، بیل مکانیکی، جرثقیل، کامیون، وسیلۀ نقلیۀ جنگی، وسیلۀ نقلیۀ عمومی
راه ساختنلغتنامه دهخداراه ساختن . [ ت َ ] (مص مرکب ) درست کردن راه . ساختن راه . راهسازی . و رجوع به راهسازی شود.
راه سازلغتنامه دهخداراه ساز. (نف مرکب ) سازنده ٔ راه . بناکننده ٔ راه . که بکار کشیدن راه پردازد. که عمل او ساختن جاده و راه است . و رجوع به راهسازی شود.
ماشینهای راهسازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی سازی، وسائط نقلیۀ سنگین، بولدوزر، گریدر، لودر، غلتک، بیل مکانیکی، جرثقیل، کامیون، وسیلۀ نقلیۀ جنگی، وسیلۀ نقلیۀ عمومی