۱. کثرت آمدوشد.
۲. آمدوشد مردم درجایی.
۳. پیاپی و باشتاب رفتن گروهی از مردم یا سپاهیان: ◻︎ زمین از بار آهن خم گرفته / هوا را از روارو دم گرفته (نظامی۲: ۲۵۴).
〈 روارو برآمدن: [قدیمی] فریاد روارو بلند شدن؛ بانگ بروبرو زدن: ◻︎ روارو برآمد که بگشای راه / که آمد نوآیین یکی پیشگاه (فردوسی: ۲/۳۷۳).
〈 روارو زدن: [قدیمی] فریاد بروبرو برآوردن: ◻︎ وقت بیاید که روارو زنند / سکهٴ ما بر درمی نو زنند (نظامی۱: ۶۲).