لغتنامه دهخدا
دستوار. [ دَس ْت ْ ] (اِ مرکب ) عصا. چوبدست . چوبی که پیران در دست گیرند. (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) عصا و چوبدستی و مانند آن . (آنندراج ). دستواره . چوب ستبر و گنده که شبانان دارند و آن را باهو نیز گویند. (جهانگیری ). باهو : همی رفت بر خاک بر خ