لغتنامه دهخدا
سمائی . [ س َ ] (اِخ ) محمودبن علی سمایی مروزی [ از ملازمان دربار سلطان سنجر] که سمای فضل در جبین او مبین بود و سخن او عظیم محکم و متین . آسمان نژه را نثار نشر او میکرد و سلک منظوم ثریا را از رشک نظم او از هم میگشاد و غزلهای آبدار او تاب در دل عشاق می آورد و نظم آبدار آتش در