سنیعةلغتنامه دهخداسنیعة. [ س َ ع َ ] (ع اِ) راه در کوه . || (ص ) زن خوب رو و نیکو و نرم پیوند سبک و لطیف استخوان .ج ، سنایع. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
شنعةلغتنامه دهخداشنعة. [ ش ُ ع َ ] (ع اِمص ) زشتی . اسم است مصدر را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). زشتی وبدی و طعنه . (از غیاث اللغات ). رجوع به شنعت شود.
شنیعةلغتنامه دهخداشنیعة. [ ش َ ع َ ] (ع ص ) تأنیث شنیع. ج ، شنایع. (یادداشت مؤلف ). رجوع به شنیع شود.