لغتنامه دهخدا
اقران . [ اِ ] (ع مص ) توانستن . (ترجمان القرآن ). توانستن کاری را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). طاقت چیزی داشتن .(تاج المصادر بیهقی ). توانا گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || نتوانستن و سست شدن ، از اضداد است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (