عنادیهفرهنگ فارسی عمیدفرقهای از سوفسطائیان که منکر حقیقت اشیا بوده و بسیاری از حقایق را اوهام و خیالات باطل میدانستهاند.
انادهلغتنامه دهخدااناده . [ اَن ْ نا دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از بخش نور شهرستان آمل با 195 تن سکنه . آب آن از وازرود و محصول آن برنج وغلات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3). در سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو (متن انگلی
اناضةلغتنامه دهخدااناضة. [ اِ ض َ ] (ع مص ) انض اللحم اناضةً (از باب کرم )؛ نیم پخته گردید گوشت .(ناظم الاطباء). نیم جوش یافتن گوشت . (یادداشت مؤلف ). || نادانی و جهل آشکارا گردیدن بر کسی . || رسیدن خرمای خرمابن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گویند اناض النخل . (از منتهی الارب ).
عنادیةلغتنامه دهخداعنادیة. [ ع ِ دی ی َ ] (اِخ ) فرقه ای هستند از سوفسطائیان که حقایق اشیاء را منکر باشند و آنها را اوهام و خیالات باطل ، چون نقش بر آب پندارند. (از اقرب الموارد). رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و تعریفات جرجانی شود.
عنادیةلغتنامه دهخداعنادیة. [ ع ِ دی ی َ ] (ع ص نسبی ) (اصطلاح بیان ) قسمی از استعاره است ، و آن وقتی است که اجتماع مستعار و مستعارمنه در چیزی امکان پذیر نباشد، مانند میتاً ضالاً، در این آیه ٔ «اء وَ من کان میتاً فأحییناه » (قرآن 122/6) که منظور از «میت » ضال و
عنادیةلغتنامه دهخداعنادیة. [ ع ِ دی ی َ ] (ع ص نسبی ) (قضیه ٔ...) (اصطلاح منطق ) عنادیة نوعی از قضیه ٔ شرطیه ٔ منفصله است . رجوع به قضیه شود.
عنادیةلغتنامه دهخداعنادیة. [ ع ِ دی ی َ ] (ع ص نسبی ) (اصطلاح بیان ) قسمی از استعاره است ، و آن وقتی است که اجتماع مستعار و مستعارمنه در چیزی امکان پذیر نباشد، مانند میتاً ضالاً، در این آیه ٔ «اء وَ من کان میتاً فأحییناه » (قرآن 122/6) که منظور از «میت » ضال و
عنادیةلغتنامه دهخداعنادیة. [ ع ِ دی ی َ ] (اِخ ) فرقه ای هستند از سوفسطائیان که حقایق اشیاء را منکر باشند و آنها را اوهام و خیالات باطل ، چون نقش بر آب پندارند. (از اقرب الموارد). رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و تعریفات جرجانی شود.
استعارةلغتنامه دهخدااستعارة. [ اِ ت ِ رَ ] (ع مص ) استعارت . بعاریت خواستن چیزی را. (منتهی الارب ). عاریت خواستن . (تاج المصادر بیهقی ). || تنها شدن . انفراد. یقال : استعور؛ اذا انفرد. (منتهی الارب ). || دست بدست گردانیدن چیزی را. (منتهی الارب ). || استعارة ادعاء معنی الحقیقة فی الشی ٔ للمبالغة