لغتنامه دهخدا
غمر. [ غ َ ] (ع مص ) پوشیدن آب چیزی را. (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (غیاث اللغات ). فروگرفتن آب چیزی را از بسیاری . (منتهی الارب ). || برتری یافتن بر کسی از حیث شرف . غمره القوم ؛ اذا علوه شرفاً. (منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). || انداختن در جایی : غمروه فی السجن ؛