لغتنامه دهخدا
فوب . (اِ) بادی که بعد از دعا خواندن بجهت چشم زخم و افسون از دهن برآرند، و همچنین بادی که بجهت بیرون آوردن چیزی که در چشم افتاده باشد به زور از دهن برآورند. و در جهانگیری به این دو معنی بجای بای ابجد تای قرشت است ، و بادی را نیز گفته است که از دهن بجهت آتش روشن کردن دهند. (بر