محیطزیستenvironmentواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از عوامل فیزیکی خارجی و موجودات زنده که با هم در کنش هستند و بر رشدونمو و رفتار موجودات تأثیر گذارند
تخریب محیطزیستenvironmental degradationواژههای مصوب فرهنگستانکاهش یا نابودی یک منبع بالقوه تجدیدپذیر، مانند هوا یا آب یا خاک یا جنگل یا حیاتوحش، در نتیجۀ بهرهبرداری بیش از حد یا تأثیرگذاری نامطلوب یا سرعتی افزون بر سرعت تجدیدپذیری طبیعی آن
دیرینزیستمحیطpalaeoenvironmentواژههای مصوب فرهنگستانزیستمحیط باستانی یا کهن که میتوان آن را با استفاده از علوم مختلف، مانند باستانجانورشناسی یا گردهشناسی بازسازی کرد
محیطزیست آبیaquatic environmentواژههای مصوب فرهنگستانهر بومسازگان دریاچهای یا رودخانهای یا دریایی که اندامگانهای مختلف در آن میزیند
محیطزیست انسانhuman environmentواژههای مصوب فرهنگستانمحیطزیست طبیعی و فیزیکی انسان و ارتباط انسان با آن
محیطزیست طبیعیnatural environmentواژههای مصوب فرهنگستاننواحیای از کرۀ زمین که به دست انسان ساخته نشده است یا انسانها در آن تغییری ندادهاند
محیطزیست نهشتیdepositional environmentواژههای مصوب فرهنگستانهر رگه یا واحد که لایۀ مستقلی از مواد فرهنگی در یک محوطۀ باستانی را تشکیل میدهد و شامل تمامی عوامل و شرایط و ماحصل فرایندهای زیستی و رسوبی است
تخریب محیطزیستenvironmental degradationواژههای مصوب فرهنگستانکاهش یا نابودی یک منبع بالقوه تجدیدپذیر، مانند هوا یا آب یا خاک یا جنگل یا حیاتوحش، در نتیجۀ بهرهبرداری بیش از حد یا تأثیرگذاری نامطلوب یا سرعتی افزون بر سرعت تجدیدپذیری طبیعی آن
سازگاربامحیطزیستenvironment-friendly, environmentally friendlyواژههای مصوب فرهنگستانویژگی فعالیتها یا فراوردهها یا شیوههای زندگی که پیامدهای زیستمحیطی کمتری دارند
کیفیت محیطزیستenvironmental qualityواژههای مصوب فرهنگستانوضعیت محیطزیست در مکانی خاص که یا بهصورت عینی یعنی با استفاده از نشانگرهای زیستمحیطی تعریف میشود یا بهصورت ذهنی یعنی باتوجهبه جاذبهها و زیبایی چشماندازهای آن
مهندسی محیطزیستenvironmental engineeringواژههای مصوب فرهنگستانعلمی که در آن اصول و یافتههای مهندسی و علوم زیستمحیطی برای حفاظت از محیطزیست و بهبود کیفیت حیات به کار گرفته میشود