مفقودالاثر جنگیmissing in action/ missing-in-action, MIAواژههای مصوب فرهنگستانفردی که در میدان رزم، و نه در اقدامات تروریستی، به دلایل نامشخص مفقود شود یا محل او نامعلوم باشد متـ . مفقودالاثر
ناپدیدفرهنگ مترادف و متضادباطن، پنهان، پوشیده، غیب، گم، مستور، مفقودالاثر، مفقود، ناپیدا، نهان، نهفته ≠ پدید
مفقودالاثر جنگیmissing in action/ missing-in-action, MIAواژههای مصوب فرهنگستانفردی که در میدان رزم، و نه در اقدامات تروریستی، به دلایل نامشخص مفقود شود یا محل او نامعلوم باشد متـ . مفقودالاثر
گمشدهفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیگم، گمنشان، مفقود، مفقودالاثر، ناپدید ۲. خودباخته ۳. تباهشده، ضایع، نابود ≠ یافته
مفقودالاثر جنگیmissing in action/ missing-in-action, MIAواژههای مصوب فرهنگستانفردی که در میدان رزم، و نه در اقدامات تروریستی، به دلایل نامشخص مفقود شود یا محل او نامعلوم باشد متـ . مفقودالاثر