مُنَافِقُونَفرهنگ واژگان قرآنمنافقان - دو رويان (کلمه منافق اسم فاعل از باب مفاعله از ماده نفاق است ، که در عرف قرآن به معناي اظهار ايمان و پنهان داشتن کفر باطني است .اصل اين كلمه از نفق به معني تونل و راهي است که از زير زمين برود ، مانند عبارت "فان استطعت ان تبتغي نفقا في الأرض "، سوراخ و لانه موش صحرائي را نيز نافقاء مي نامن
منافقینلغتنامه دهخدامنافقین . [ م ُ ف ِ ] (اِخ ) سوره ٔ شصت و سومین از قرآن ، مدنیه و آن یازده آیت است ، پس از جمعه و پیش از تغابن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
منافقینلغتنامه دهخدامنافقین . [ م ُ ف ِ ] (ع ص ، اِ) منافقان . مردمان منافق . (از ناظم الاطباء). ج ِ منافق . رجوع به منافق شود.
مُنَافِقِينَفرهنگ واژگان قرآنمنافقان (کلمه منافق اسم فاعل از باب مفاعله از ماده نفاق است ، که در عرف قرآن به معناي اظهار ايمان و پنهان داشتن کفر باطني است .اصل اين كلمه از نفق به معني تونل و راهي است که از زير زمين برود ، مانند عبارت "فان استطعت ان تبتغي نفقا في الأرض "، سوراخ و لانه موش صحرائي را نيز نافقاء مي نامند و ميگوين
المنافقونلغتنامه دهخداالمنافقون . [ اَ م ُ ف ِ ] (اِخ ) نام سوره ای است از قرآن کریم ،مدنی است و یازده آیه دارد. رجوع به منافقون شود.
مَدِينَةِفرهنگ واژگان قرآنشهر- مدینه ( در آیه شریفه 8 سوره مبارکه منافقون : "يَقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَى ﭐلْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ ﭐلْأَعَزُّ مِنْهَا ﭐلْأَذَلَّ ..." )
صدقلغتنامه دهخداصدق . [ ص ِ ] (ع اِمص ) راستی . (منتهی الارب ) (دهار)(غیاث اللغات ). || راست گفتن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). ضد کذب ، و آن اخبار از مخبر عنه باشد چنانکه هست . (تعریفات ). مطابقت حکم با واقع. (تعریفات ). در تعریف صدق گویند که صدق خبر، مطابق
المنافقونلغتنامه دهخداالمنافقون . [ اَ م ُ ف ِ ] (اِخ ) نام سوره ای است از قرآن کریم ،مدنی است و یازده آیه دارد. رجوع به منافقون شود.