لغتنامه دهخدا
قیاس خلف . [ س ِ خ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) هرگاه که اثبات مطلوب به ابطال نقیض کنند قیاس را خلف خوانند و آن چنان بود که قیاسی تألیف کنند از نقیض مطلوب و مقدمه ٔ غیرمتنازع که انتاج حکمی ظاهرالفساد کند یا معلوم شود که علت انتاجش نقیض مطلوب بوده است و به آن فسادنقیض مطلوب ظ