مُّؤْصَدَةٌفرهنگ واژگان قرآنسرپوشیده - سر بسته (عبارت "إِنَّهَا عَلَيْهِم مُّؤْصَدَةٌ"يعني آتش بر آنان منطبق است ، به اين معنا که از آنان احدي بيرون آتش نميماند ، و از داخل آن نجات نمييابد )
گمشدهلغتنامه دهخداگمشده . [ گ ُ ش ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) مفقود. فقید. یاوه . یافه . هرزه . خله . گم گشته . (یادداشت مؤلف ). ضالَّة. (دهار) (منتهی الارب ). ضال َّ. (ترجمان القرآن ) : ای گمشده و خیره و سرگشته کسایی گواژه زده بر
مسدعلغتنامه دهخدامسدع . [ م ِ دَ ] (ع ص ) به راه خود رونده یا هادی و دلیل و راه نما. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
مشدحلغتنامه دهخدامشدح . [ م َ دَ ] (ع اِ) فرج زن .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فرج . (محیط المحیط).
مشدةلغتنامه دهخدامشدة. [ م ِ ش َدْ دَ ] (ع اِ) میان بنده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به شَدّ شود.
مشیدةلغتنامه دهخدامشیدة. [ م ُ ش َی ْ ی َ دَ ] (ع ص ) استوار بلندبرآورده . (ترجمان القرآن ص 88). مؤنث مشید: بروج مشیدة. (از منتهی الارب ) (از محیطالمحیط). افراخته . مرتفع. استوار و محکم . قوله تعالی : فی بروج مشیدة . (ناظم الاطباء).