همکارلغتنامه دهخداهمکار. [ هََ ] (ص مرکب ) شریک و هم پیشه . (آنندراج ) : نه ز همدستان ماننده به هم دستی نه ز همکاران ماننده بدو یک تن . فرخی .مشو یار بدخواه و همکار بدکه تنها بسی به که با یار بد. اسدی .
همکارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ار، هماداره همقطار، برادر، شریک ندیم، دوست، همسر انباز
پدیدآور همکارco-author 1, joint author 1واژههای مصوب فرهنگستانشخصی که با یک یا چند نفر در پدید آوردن اثری همکاری کند
مؤلف همکارco-author 2, joint author 2واژههای مصوب فرهنگستانشخصی که با یک یا چند مؤلف دیگر همکاری میکند
نویسندۀ همکارco-writerواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که با یک یا چند نویسندۀ دیگر در نوشتن اثری همکاری کند
همکاریلغتنامه دهخداهمکاری . [ هََ ] (حامص مرکب ) هم پیشگی . || شرکت در کاری . (آنندراج ) : از هم آرایشی و همکاری هر یکی را دگر کند یاری . نظامی . || رقابت : یک دم از رشک تو آرام ندارد خورشیدهیچ دردی بت
همکاریفرهنگ مترادف و متضاد۱. معاضدت، همراهی، همیاری ۲. دستیار، شراکت، همپیشگی، همدستی، همشغلی، همقطاری
همکاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ری، تعاون، همراهی، برادری، اخوت، پیوستگی، همبستگی، رفاقت، دوستی تشریک مساعی، اشتراکِ مساعی، مشارکت، همدستی، همیاری، هماهنگی عضویت، شراکت▼، داوطلبی، رغبت پیمان، بدهبستان، سازش، محاوره اتفاق، اتحاد وفاق، نظر موافق مساعدت، کمک
همکاریلغتنامه دهخداهمکاری . [ هََ ] (حامص مرکب ) هم پیشگی . || شرکت در کاری . (آنندراج ) : از هم آرایشی و همکاری هر یکی را دگر کند یاری . نظامی . || رقابت : یک دم از رشک تو آرام ندارد خورشیدهیچ دردی بت
برهمکارلغتنامه دهخدابرهمکار. [ ب َ هََ] (ص مرکب ) تباه کننده ٔ کار. (آنندراج ) : عشق بازان را طرف بسیار پیدا میشودکار اگر عشق است برهمکار پیدا میشود. میرزا صائب (از آنندراج ).صاحب آنندراج در مورد بیت فوق گوید برخی آنرا پُرهمکار دانند
دفاتر خدماتی همکارagencies of collaboration, AOC 2واژههای مصوب فرهنگستاندفاتر خدمات روابطعمومی که برای اجرای برنامههای یک سازمان در کنار هم همکاری میکنند
پدیدآور همکارco-author 1, joint author 1واژههای مصوب فرهنگستانشخصی که با یک یا چند نفر در پدید آوردن اثری همکاری کند
زنجیرۀ مهمانخانههای همکارcorporate hotel chainواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تشکیلات مهمانخانهای با نمانام واحد یا نمانامهای جداگانه که یک شرکت زنجیرهای یا مختلط آن را اداره میکند متـ . زنجیرۀ هتلهای همکار