پارلمانلغتنامه دهخداپارلمان . [ ل ُ / ل ِ] (فرانسوی ، اِ) مجلس عوام . مجلس شوری . مجلس شورای ملی . ندوَة. دارالنَدوَة. || انجمن بزرگان مملکت در دربار سابق فرانسه . || دیوان عالی عدلیه پیش از 1791م . علاوه بر مأمورینی که عهده دا
پارلمانفرهنگ فارسی عمیدمجلس نمایندگان ملت در کشورهای مشروطه و جمهوری که در آنجا قوانین را تصویب میکنند و به کارهای قوۀ مجریه رسیدگی میکنند.
پارلمانفرهنگ فارسی معین(لُ) [ فر. ] (اِ.) مجلس نمایندگان که وظیفة قانون گذاری را در کشور به عهده دارد.
پارلمان تاریسمفرهنگ فارسی معین( ~. ) [ فر . ] (اِ.)1 - نظام سیاسی که در آن یک یا چند مجلس وجود دارد. مانند انگلستان که دارای مجلس اعیان (لردها) و مجلس عوام است . 2 - اعتقاد به داشتن مجالس قانون گذاری .
پارلمانتاریسمفرهنگ فارسی عمیدسیستم حکومتی که در آن قوۀ مجریه با رٲی اکثریت نمایندگان پارلمان انتخاب میشوند و هرگاه که پارلمان از هیئت دولت سلب اعتماد کند نخستوزیر باید استعفا کند.
پارلمانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه ] پارلمانی، شورایی، شوروی مشورتکننده ◄ گروهبندی اعضای شورا▲
پارلمانتاریسمفرهنگ فارسی عمیدسیستم حکومتی که در آن قوۀ مجریه با رٲی اکثریت نمایندگان پارلمان انتخاب میشوند و هرگاه که پارلمان از هیئت دولت سلب اعتماد کند نخستوزیر باید استعفا کند.