پارکلغتنامه دهخداپارک . (فرانسوی ، اِ) باغ وسیع پردرخت که گردش و شکار و جز آن را بکار است : پارک مخبرالدوله . پارک اتابک . پارک امین الدوله .
پارکلغتنامه دهخداپارک . (اِخ ) مونگو. جهانگرد و رحاله ٔ اسکاتلندی . وی دو بار به قصد اکتشافات جغرافیائی به افریقا سفر کرد و در نیژِر درگذشت . ولادت او بسال 1771م ./ 1184 هَ . ق . و وفاتش در س
پردیس بدن انسان،پارک بدن انسان، پردیس بدن، پارک بدنhuman parkواژههای مصوب فرهنگستانپارکی که در آن کودکان و والدین آنها با بدن انسان و اندامهای بدن بهصورت سهبعدی آشنا میشوند
پارکابیلغتنامه دهخداپارکابی .[ رِ ] (اِ مرکب ) مقدار قلیل . چه پا بمعنی خوار و ذلیل و زبون و رکابی طبقچه خرد است . (غیاث اللغات ).
پارکرلغتنامه دهخداپارکر. [ ک ِ ] (اِخ ) ویلیام . امیرالبحر انگلیسی مولد المینتون هال بسال 1781 م ./ 1195 هَ . ق . و وفات بسال 1866 م .<span class="hl" dir="lt
پارکهلغتنامه دهخداپارکه . [ ک ِ ] (فرانسوی ، اِ) اداره ٔ مدعی عمومی . دادسرا. || محوطه ای از بورس که دلالان هنگام داد و ستددر آنجا گرد آیند. || مجموع دلالان بورس .
پارکهالغتنامه دهخداپارکها. (اِخ ) در اساطیریونانی پارکها سه ربةالنوع دوزخ و حاکم بر زندگی بشرند و تاروپود حیات آدمی بدست ایشان رشته شود. از این سه یکی بنام کلوتو بر ولادت فرمانروائی دارد و گلوله ٔ نخ بدست اوست دیگری لاسزی که دوک را چرخاند و سه دیگر آتروپس که رشته را بُرد. || نام پرده ٔنقاشی از
parksدیکشنری انگلیسی به فارسیپارک ها، پارک، گردشگاه، باغ ملی، پردیز، شکارگاه محصور، درماندگاه اتومبیل نگاهداشتن، اتومبیل را پارک کردن، قرار دادن
پارکابیلغتنامه دهخداپارکابی .[ رِ ] (اِ مرکب ) مقدار قلیل . چه پا بمعنی خوار و ذلیل و زبون و رکابی طبقچه خرد است . (غیاث اللغات ).
پارک ملی یلوستونلغتنامه دهخداپارک ملی یلوستون . [ ک ِ م ِل ْ لی ی ِ ل ُ ت ُ ] (اِخ ) ناحیه ای از اتازونی در شمال غربی ویومینگ .
پارکاب برداشتنلغتنامه دهخداپارکاب برداشتن . [ رِ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از سواری کردن باشد. (تتمه ٔ برهان ).
پارکرلغتنامه دهخداپارکر. [ ک ِ ] (اِخ ) ویلیام . امیرالبحر انگلیسی مولد المینتون هال بسال 1781 م ./ 1195 هَ . ق . و وفات بسال 1866 م .<span class="hl" dir="lt
پارکهلغتنامه دهخداپارکه . [ ک ِ ] (فرانسوی ، اِ) اداره ٔ مدعی عمومی . دادسرا. || محوطه ای از بورس که دلالان هنگام داد و ستددر آنجا گرد آیند. || مجموع دلالان بورس .
پردیس،پارکpark2واژههای مصوب فرهنگستانعرصهای با پوشش گیاهی طبیعی یا نیمهطبیعی یا مصنوع که برای تفریح و تفرج و نیز مقاصد ویژه و متنوع مهیا میشود
چرخماهور پارکBMX parkواژههای مصوب فرهنگستانیکی از رشتههای پنجگانة چرخماهور آزاد که در زمین ویژة چرخسُری و بر روی موانعی مانند شیبراهه یا لوله انجام میشود