چنودپللغتنامه دهخداچنودپل .[ چ ُ پ ُ ] (اِخ ) پل صراط را گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء). بمعنی پل صراط است و در این لغت تبدیلات بسیار است . (آنندراج ) (انجمن آرا). رجوع به چینود شود.
نودللغتنامه دهخدانودل . [ ن َ دَ ] (ع اِ) پستان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ثدی . (از اقرب الموارد) (متن اللغة). تثنیه ٔ آن نودلان است . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ناضللغتنامه دهخداناضل . [ ض ِ ] (ع ص ) بهادر. غازی . (ناظم الاطباء). غالب در نضال . (المنجد). اسم فاعل از نضل است . ج ، نضال . رجوع به نضل شود.
نادلدیکشنری عربی به فارسیمردي که در پيشخوان يا پشت بار مهمانخانه يا رستوران کار ميکند , منتظر , پيشخدمت
جنیورلغتنامه دهخداجنیور. [ ج َ نی وَ ] (اِ) پل صراط را گویند، و بتقدیم تحتانی (یاء) بر حرف ثانی (نون ) هم آمده است . (برهان ). پل صراط که چنودپل و خنپور [ خَم ْ/ خُم ْ ] نیز گویند. (ناظم الاطباء) : ترا هست محشر رسول حجازدهنده بپ