لغتنامه دهخدا
کراض . [ ک ِ ] (ع اِ) گشن یا آب گشن که ماده از رحم بیرون اندازد بعد از آن که قبول کرده باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فحل . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || چنبرها و نوردهای زهدان . کِرض یا کُرضة واحد آن است و قال بعضهم لا واحد لها. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). ||