گامتلغتنامه دهخداگامت . [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) نام هر یک از سلولهای جنسی در گیاهان و جانوران ، تولید مثل و بقای نسل بوسیله ٔ دو سلول مولد نر و ماده به نام گامت صورت میگیرد و معمولاً گامت ماده [ در گیاهان بنام اُئوسفِر ] درشت تر است ثابت مانده و گامت نر برای تشکیل تخم بجانب او متوجه میگردد. تو
حامدلغتنامه دهخداحامد. [ م ِ ](اِخ ) ابن احمدبن هیثم بن خالد، مکنی به ابوحسین بزاز. از احمدبن منصور رمادی روایت کند، و ابوجعفر یقطین از او روایت آرد. ابن قانع گوید که حامد بزاز در سال 328 هَ . ق . وفات یافت . (تاریخ بغداد ج 8
حامدلغتنامه دهخداحامد. [ م ِ ](اِخ ) ابن عمیر، مکنی به ابومعتمر همدانی . شیخ طوسی او را در عداد اصحاب صادق شمرده و گوید از موالی همدان و از اهل کوفه بود. و در برخی نسخه های رجال ، کنیت او شیخ ابومغنم آمده است . (تنقیح المقال ج 1 ص 2
حامدلغتنامه دهخداحامد. [ م ِ ] (اِخ ) ابن احمد نینوایی بغدادی . وی از ابوالفضل بن دکین روایت کند،و احمدبن سلمه ٔ نیشابوری از او روایت آرد. ابن ابی حاتم رازی ذکر او آورده است . (تاریخ بغداد ج 8 ص 167).
منی دانهلغتنامه دهخدامنی دانه . [ م َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) یاخته ٔ جنسی نریا گامت نر که معمولاً پرتحرک است . هسته ٔ این یاخته بزرگ است و حرکت آن به وسیله ٔ تاژک دمی انجام میشود. (فرهنگ اصطلاحات علمی ).
مولدلغتنامه دهخدامولد. [ م ُ وَل ْ ل ِ ] (ع ص ) تولیدکننده و زاینده و پرورنده . (ناظم الاطباء). زاینده : باقلا مولد ریاح است . (یادداشت مؤلف ).- مولداللعاب ؛ گوشت که در بیخ زبان است . (یادداشت مؤلف ).- مولد منی ؛ اغذیه و ادویه که قوت
مونوسپرمیلغتنامه دهخدامونوسپرمی . [ م ُ نُس ْ پ ِ ] (فرانسوی ، اِ) در تخم توتیای دریایی و آسکاریس و بسیاری از جانوران دیگر به محض اینکه اسپرماتوزوئیدی داخل تخمک شد نفوذ اسپرماتوزوئیدهای دیگر در تخمک غیرممکن می گردد و گشنیدن فقط نتیجه ٔ نفوذ یک گامت نر است . این کیفیت را مونوسپرمی می نامند. (از جان
تناسلیلغتنامه دهخداتناسلی . [ ت َ س ُ ] (ص نسبی ) منسوب به تناسل . دکتر فاطمی آرد: معمولاً در هر کلنی سه نوع جانور مشاهده می شود:1- جانوران گوارشی ... 2- جانوران انگشتی ... 3- جانوران تناسلی ..