گورشکاونهلغتنامه دهخداگورشکاونه . [ ش ِ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) (از: گور، قبر + شکاونه = شکاونده = شکافنده ) (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). با ثانی مجهول ، شخصی را گویند که شبها گور و قبر را بشکافد و کفن مرده را ببرد، و او را عربان نباش می گویند بر وزن نقاش . (برهان
گورشگانهلغتنامه دهخداگورشگانه . [ ش ِ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) نباش . (شعوری ج 2 ص 327). تصحیف گورشکاونه . رجوع به گورشکاونه شود.
گورشکافلغتنامه دهخداگورشکاف . [ ش ِ ] (نف مرکب ) شکافنده ٔ گور. نبّاش . گورشکاونه . رجوع به گورشکافنده شود. || (اِ مرکب ) کفتار. ضبع . رجوع به ضبع شود.
نباشلغتنامه دهخدانباش . [ ن َب ْ با ] (ع ص ) صیغه ٔ مبالغه ازنبش است . رجوع به نبش شود. || کفن دزد. کفن کش . (غیاث اللغات ) (منتخب اللغات ) (آنندراج ). کفن آهنج . (دهار) (ناظم الاطباء). کفن دزد. شکاونه [ گورشکاونه ] . (ناظم الاطباء). کفن آهن . (منتهی الارب ). آنکه نبش قبرها کند. شکّاف . قلاع