صناعاتفرهنگ فارسی عمید= صناعت⟨ صناعات خمس (پنجگانه): (منطق) مجموع صنعتهای برهان، جدل، خطابه، مغالطه، و شعر.
صناعات پنجگانهلغتنامه دهخداصناعات پنجگانه . [ ص ِ ت ِ پ َ ن َ / ن ِ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به صناعات خمس شود.
صناعات خمسلغتنامه دهخداصناعات خمس . [ص ِ ت ِ خ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح منطق ) آن اقسام پنجگانه ای است که به اعتبار ماده ٔ صغری ̍ و کبری ̍ در قیاس آید و عبارت است از برهان ، جدل ، خطابه ، شعر و مغالطه . رجوع به ذیل هر یک از این کلمات شود.
سنواتلغتنامه دهخداسنوات . [ س َ ن َ ] (ع اِ) ج ِسنة. (غیاث ) (منتهی الارب ). سالها. (ناظم الاطباء).- سنوات آتیه ؛سالهای آینده .- سنوات ماضیه ؛ سالهای گذشته .
صناعات پنجگانهلغتنامه دهخداصناعات پنجگانه . [ ص ِ ت ِ پ َ ن َ / ن ِ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به صناعات خمس شود.
صناعات خمسلغتنامه دهخداصناعات خمس . [ص ِ ت ِ خ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح منطق ) آن اقسام پنجگانه ای است که به اعتبار ماده ٔ صغری ̍ و کبری ̍ در قیاس آید و عبارت است از برهان ، جدل ، خطابه ، شعر و مغالطه . رجوع به ذیل هر یک از این کلمات شود.
ابوطیقالغتنامه دهخداابوطیقا. [ اَ ] (معرب ، اِ) (محرّف کلمه ٔ) آغریقیه ٔ ((پ ُ اِطیکا)) ) صناعت شعر. یکی از صناعات خمسه ٔ منطق . شعر مبحث شعر ارسطو. بوطیقا.
جامه تنلغتنامه دهخداجامه تن . [ م َ / م ِ ت َ ] (نف مرکب ) بافنده ٔ جامه . کسی که لباس بافد. : نساج نسبتم که صناعات فکر من اِلاّ ز تار و پود خرد جامه تن نیند.خاقانی .
قیاس سفسطیلغتنامه دهخداقیاس سفسطی . [ س ِ س َ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح منطق ) قیاسی است که مرکب از مقدمات وهمی باشد و آن یکی از صناعات خمس است . (از فرهنگ فارسی معین ). قیاس مغاطلی . قیاس سوفسطایی .
سفسطةلغتنامه دهخداسفسطة. [ س َ س َ طَ ] (ع اِ) سخن روی اندود. (مهذب الاسماء). || (اصطلاح فلسفه ) قیاسی است مرکب از وهمیات و غرض ازآن مغلوب ساختن خصم است . (از اقرب الموارد). در اصطلاح علوم منطقی قیاس سفسطی بقیاسی میگویند که مرکب ازمقدمات وهمی باشد و آن یکی از صناعات خمس است . رجوع شود به مغالط
اشیاف منجعلغتنامه دهخدااشیاف منجع. [ اَش ْ ف ِ ؟ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) از صناعات طبیب «بقراط» است و آنرا اشیاف الکلب نیز خوانند، از اینرو که بسرعت تأثیر بخشد، همه ٔ دردهای چشم را تسکین دهد و رمد و ورم را تحلیل کند. (از تذکره ٔداود ضریر انطاکی ). و رجوع به ص 49
صناعات پنجگانهلغتنامه دهخداصناعات پنجگانه . [ ص ِ ت ِ پ َ ن َ / ن ِ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به صناعات خمس شود.
صناعات خمسلغتنامه دهخداصناعات خمس . [ص ِ ت ِ خ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح منطق ) آن اقسام پنجگانه ای است که به اعتبار ماده ٔ صغری ̍ و کبری ̍ در قیاس آید و عبارت است از برهان ، جدل ، خطابه ، شعر و مغالطه . رجوع به ذیل هر یک از این کلمات شود.