آتشبند 2fire wallواژههای مصوب فرهنگستاندیوارۀ مقاوم در برابر حرارت که موتور هواگَرد را از سایر قسمتهای آن جدا میکند
آتش بندلغتنامه دهخداآتش بند. [ ت َ ب َ ](نف مرکب ) افسون که بدان آتش فرونشیند : نسخه ای کز خط تست اندر دل سوزان من سحر آتش بند یا تعویذ تب میخوانمش .امیرخسرو دهلوی .
آتشبند 1fire guardواژههای مصوب فرهنگستانمانعی که با دست یا ابزارهای مکانیکی برای توقف یا کند کردن گسترش آتش ساخته میشود و در پناه آن عملیات مهار حریق را هدایت میکند
دهانهپوشبندhatch bar 1, hatch clamping beamواژههای مصوب فرهنگستانبستی متشکل از الوارهای چوبی یا تسمههای فلزی که بر روی دهانهپوش نصب و گاه پیچ میشود تا از باز شدن و جابهجایی دهانهپوش براثر باد و دیگر عوامل طبیعی جلوگیری شود
باند بسامدfrequency band 1واژههای مصوب فرهنگستانگسترۀ پیوستهای از بسامد که در حدِّفاصل یک کران پایین و یک کران بالا قرار میگیرد
باند بسامد رادیوییradio frequency bandواژههای مصوب فرهنگستانطیف بسامد رادیویی که به یک رشته محدودههای بسامدیِ کوچک تقسیم میشود متـ . طیف بسامد 2 radio spectrum