آرتیشوفرهنگ فارسی معین(شُ) [ فر. ] (اِ.) گیاهی است بوته ای که قسمت درونی میوة آن مصرف خوراکی دارد، کنگر فرنگی .
ارتشاءلغتنامه دهخداارتشاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) رشوه ستدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). رشوت ستاندن . رشوت گرفتن . رشوه خوردن . پاره گرفتن . تبرطُل .
آرتیشوکواژهنامه آزادنام گیاهی با بلندی بیشتر 80 سانتی متر؛ با برگهایی پهن زاویه دار و غنچه خاص که خوراکی می باشد.
سبزیجاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت یجات، سالاد کلم، گل‌کلم، کلم قمری، بروکسل، کاهو، آندیو خیار، خیارچنبر، چنبرخیار گوجه فرنگی، بادنجان، کدوسبز لوبیا سبز، نخودفرنگی شلغم، چغندر، لبو، هویج، هویج فرنگی، پیاز، سیب زمینی، فلفل، سیر، موسیر، سیب یارومسی، زردک کرفس، کنگر، ریواس، بامیه، آرتیشو، مارچوبه آووکادو ریشه، غده، پیاز، جوا
آرتیشوکواژهنامه آزادنام گیاهی با بلندی بیشتر 80 سانتی متر؛ با برگهایی پهن زاویه دار و غنچه خاص که خوراکی می باشد.
