آلتی آچلانلغتنامه دهخداآلتی آچلان . [ چ ِ ] (ترکی ، اِ مرکب ) ششلول . طپانچه که شش تیر گشاد تواند داد با یک بار پر کردن .
نشانگان سهگانۀ زنان ورزشکارfemale athlete triadواژههای مصوب فرهنگستاننشانگانی شامل بیدشتانی و کاهش تراکم مواد کانی استخوان و کمبود انرژی در زنانی که به ورزش حرفهای اشتغال دارند متـ . سهگانه 1 triad
عملیات چندملیتیmultinational operation, allied countries operation, allied forces operationواژههای مصوب فرهنگستانعملیاتی که نیروهای نظامی دو یا چند کشور برای اجرای مأموریتی مشترک در یک منطقه انجام میدهند
رولورلغتنامه دهخدارولور. [ رِ وُ وِ ] (فرانسوی ، اِ) در تداول عامه رولور. پیشتاب .شش لول . طپانچه آلتی آچلان . حاجت . (یادداشت مؤلف ).
شش لوللغتنامه دهخداشش لول . [ ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) قسمی تپانچه دارای شش لوله ٔ گردان و به هر یک تیری . آلتی آچلان . طپانچه . رِوُلوِر1. حاجت . (یادداشت مؤلف ). سلاح آتشی کوچک دستی که جای شش فشنگ دارد.
داش آلتیلغتنامه دهخداداش آلتی . (اِخ ) دهی از دهستان آجر لوبخش مرکزی شهرستان مراغه . واقع در 59هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 12 هزارگزی شمال خاوری شوسه ٔ شاهین دژ به میاندوآب . دره معتدل دارای 17 تن
داش آلتیلغتنامه دهخداداش آلتی . (اِخ ) دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه . واقع در 35هزارگزی شمال باختری قره آغاج و 4هزارگزی جنوب شوسه ٔ مراغه به میانه . کوهستانی معتدل دارای 260</spa
بی آلتیلغتنامه دهخدابی آلتی . [ ل َ ] (حامص مرکب ) ساز و برگ نداشتن . محروم بودن از وسایل و اسباب : ز بی آلتی وانماندم بکنج جهان باد و از باد ترسد ترنج . نظامی .نفس اژدرهاست او کی مرده است از غم بی آلتی افسرده است . <p class="
کوچکآلتیmicropenisواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن آلت مرد در حالت کشیده 2/5 برابر انحراف معیار از متوسط طول آن در مردان دیگر کوچکتر باشد