چکشhammerواژههای مصوب فرهنگستان1. بخشی از سازوکار پیانو که به سیمها ضربه میزند 2. نوعی کوبه که برای نواختن بر برخی سازهای کوبهای به کار میرود
استعصى الأمردیکشنری عربی به فارسیاز فرمان سرپيچى كرد , سرپيچى كرد , نافرمانى كرد , تمرّد كرد , فرمان نبرد , از دستور اطاعت نكرد