لغتنامه دهخدا
خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن معدان الکلاعی ، مکنی به ابوعبداﷲ. وی از زهاد عرب است . یزیدبن هارون میگوید: خالد به حال روزه درگذشت . ابن سعد سال وفات او را صد و سه و عفیربن معدان صد و چهار هجری قمری ذکر میکند. وی از ابی عبیدة ومعاذ و عبادة و ابی ذر و جز ایشان روایت میکند. ثوربن یزی