لغتنامه دهخدا
ابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) سائب بن فروخ مکی آذربایجانی شاعر. معروف به ابی العباس اعمی . وی تابعی و از مشاهیر شعرای عرب بشمار است و بروزگار امویان در مکه اقامت داشت و قصائد غرا در مدح خلفای وقت دارد ومناظرات و نوادر وی با ابوالطفیل مشهور است . وفات او به سال <sp