لغتنامه دهخدا
اسعد. [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن علی بن معمر حسینی عبیدی نحوی جوانبی ابوالبرکات . و گویند ابوالمبارک . در طبقات النحاةآمده که وی بمصر از ابی القاسم بن القطاع حدیث آموخت و از وی پسر او محمد حدیث فراگرفت . از اشعار اوست :و اتخذ حب ّ النبی ملجاءثم ّ اصحاب النبی العشرةفبذا