ابوالیسرلغتنامه دهخداابوالیسر. [ اَ بُل ْ ی َ ] (اِخ ) ریاضی . در قاموس الاعلام این نام آمده و بکلمه ٔ ریاضی بغدادی ارجاع کرده است لیکن ذیل این کلمه نیز ترجمه ٔ وی نیامده است .
علوانلغتنامه دهخداعلوان . [ ع َل ْ ] (اِخ ) ابن حسین ، مکنی به ابوالیسیر. محدث است . رجوع به ابوالیسیر شود.
قاضی الجنلغتنامه دهخداقاضی الجن . [ ضِل ْ ج ِن ن ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲبن علاثةبن مالک کلابی حرانی عقیلی ، مکنی به ابوالیسیر. از اهل حران بوده و در زمان مهدی عباسی (158 - 169 هَ . ق .). به قضاء سمت شرقی بغداد منصوب و از اوزاعی و نظ