اطفاءلغتنامه دهخدااطفاء. [ اِ ] (ع مص ) (از «طف ء») اطفاء آتش ؛ فرونشاندن آن تا سرد شود. (از متن اللغة). از میان بردن لهیب آتش و خاموش کردن آن . (از اقرب الموارد). فرونشاندن آتش را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فروکشتن آتش و چراغ . (مجمل اللغة) (ترجمان تهذیب عادل بن علی ص <span class="hl" di
مثفیلغتنامه دهخدامثفی . [ م ُ] (ع ص ) آن که دیگ را بر دیگ پایه نهد. (آنندراج ) (منتهی الارب ). کسی که بر سه پایه می گذارد دیگ را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به اثفاء شود.
مؤثفةلغتنامه دهخدامؤثفة. [ م ُءْ ث َ ف َ ] (ع ص ) نعت مفعولی مؤنث از اثفاء. (یادداشت مؤلف ). ج ، مؤثفات . رجوع به مؤثفات شود. || دیگ بر سه پایه نهاده . (ناظم الاطباء).
اثفلغتنامه دهخدااثف . [ اَ ] (ع مص ) اِثْفاء. دیگ را بر دیگپایه نهادن . دیگپایه کردن دیگ را. (تاج المصادر). بار کردن دیگ . بار گذاشتن دیگ . || پیروی کسی کردن . || راندن و دفع کردن کسی را. || طلب کردن . || از پی فراهم شدن . (تاج المصادر بیهقی ).