لغتنامه دهخدا
پایخوست . [ خوَس ْ / خَس ْ ] (ن مف مرکب ) آن باشد که بپای کوفته باشد. (نسخه ای از فرهنگ اسدی ). لگدکوب . پای خست . پایمال . (رشیدی ). زمین یا چیز دیگری که درزیر پای کوفته شده باشد. (برهان ). زمین باشد یا چیزی که بپای کوفته باشند. (از فرهنگی خ