هذالیللغتنامه دهخداهذالیل . [ هََ ] (ع اِ) ج ِ هذلول . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به هذلول شود.
هذلوللغتنامه دهخداهذلول . [ هَُ ] (ع ص ، اِ) مرد سبک . || سبک از تیر و گرگ . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || اسب دراز درشت اندام . (منتهی الارب ). اسب دراز سخت اندام . (اقرب الموارد). || پشته ٔ خرد. (منتهی الارب ). تل صغیر. (اقرب الموارد). || آبراهه ٔ خرد. || ریگ ریزه . || آفت . (منتهی الارب
اضالیللغتنامه دهخدااضالیل . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ اُضْلولة، بمعنی ضد هدی ̍. (از قطر المحیط). ناراستی : هرچند تواریخ بعضی اقوام که کفار و عبدةالاصنام اند اباطیل خیالات و اضالیل حکایات نامعقول ایشان است . (جامع التواریخ رشیدی ).
هذلولفرهنگ فارسی معین(هُ) [ ع . ] (ص .) 1 - سبک . 2 - مرد سبک . 3 - اسب دراز و درشت اندام . 4 - آفت ، فتنه . 5 - ابر باریک .