ارکسانتلغتنامه دهخداارکسانت . [ اُ ] (اِخ ) رود سیحون . (آریان ، کتاب 3، فصل 10، بند 4 بنقل از آریستوبول ). و ظن ّ قوی این است که پارسیان قدیم این را ((وَخشرت )) یا ((ورخشنت )) یا چیزی نزدیک به
ارکسارتلغتنامه دهخداارکسارت . [ اُ رِک ْ ] (اِخ ) رود سیحون . (ایران باستان ص 1649 و 1650). رجوع به ارکسانت شود.