لغتنامه دهخدا
اصطراب . [ اِ طِ ] (ع مص ) اندک اندک فراهم آوردن شیر را در مشک و گذاشتن آن تا بخسبد و ترش گردد.(از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اصطراب لبن ؛ اندک اندک گرد آوردن شیر را در مشک و گذاشتن آنرا تا ترش شود. (از قطر المحیط). اصطراب شیر در مشک ؛ کم کم گرد آوردن آن و فراگذاشتن تا بتر