استعاراتلغتنامه دهخدااستعارات . [ اِ ت ِ ] (ع اِ) ج ِ استعارة: و خوانندگان این کتاب را باید که همّت بر تفهّم معانی مقصور گردانند و وجوه استعارات آنرا بشناسند. (کلیله و دمنه ).
اشتهاردلغتنامه دهخدااشتهارد. [ اِ ت ِ ] (اِخ ) قصبه ٔ بزرگی است از بخش کرج شهرستان تهران ، در 78000 گزی جنوب باختر کرج ، سر راه کرج به بوئین زهرا. جلگه ، معتدل ، دارای 6267 تن سکنه ، شیعه مذهب و فارسی زبان و زبان مخصوص که ریشه ٔ
استعراضلغتنامه دهخدااستعراض . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) فربه گردیدن ناقه : اُستعرضت الناقة باللحم (مجهولاً)؛ فربه گردید ناقه . (منتهی الارب ). || کشتن بی دریافت حال کسی . کشتن هرکه را که پیش آید بی پرسش و دریافت حال آنان . || عرضه کردن خواستن . (منتهی الارب ) (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || چریدن ستو
استعراضدیکشنری عربی به فارسیرژه , سان , نمايش با شکوه , جلوه , نمايش , خودنمايي , جولا ن , ميدان رژه , تظاهرات , عمليات دسته جمعي , اجتماع مردم , رژه رفتن , خود نمايي کردن , تبيين كردن , بيان كردن , پرداختن به , برشمردن
استوارتلغتنامه دهخدااستوارت . [ اِ ] (اِخ ) نام خاندانی سلطنتی است که ابتدا در اسکاتلند و سپس در تمام جزیره ٔ بریتانیای کبیر فرمانروا بوده اند. جدّ اعلای این خاندان والتر نام داشت . این شخص در 1060 م . از طرف ملکم سوم سلطان اسکات در رأس حکومت و امارتی کوچک قرار
تمثیلاتلغتنامه دهخداتمثیلات . [ ت َ ] (ع اِ) مثالها و کنایات و استعارات . (ناظم الاطباء). ج ِ تمثیل . رجوع به تمثیل شود.
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالفتاح ملوی شافعی قاهری . اوصاحب تألیفات نافعه است از آنجمله : دو شرح بر رساله ٔ استعارات و دو شرح بر سلم اخضری . ولادت او در 1088هَ . ق . بقاهره بوده و در 1181 از دنیا رفته اس
سمرقندیلغتنامه دهخداسمرقندی . [ س َ م َ ق َ ] (اِخ ) ابوالقاسم بن بکر اللیثی ، از علمای نیمه ٔ دوم قرن 7 هجری است . او راست : 1 - حاشیه ٔ ابی القاسم اللیثی السمرقندی علی الطول . 2 - الرسالة السم
پندارلغتنامه دهخداپندار. [ پ َ ] (اِخ ) پیندار. بزرگترین شاعر غزل سرای یونان متولد در سی نوسفال (441-521 ق . م .). مجموعه ٔ اشعار وی بنام اپی نی سیا در ستایش پهلوانان فاتح مصارعات و مسابقات یونانی است . تهور در افکار و استعارا
علی عصامیلغتنامه دهخداعلی عصامی . [ ع َ ی ِ ع ِ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن ابراهیم بن محمدبن عربشاه اسفرایینی شافعی مکی . مشهور به عصامی و «حفید» یعنی نواده ٔ عصام . ازرجال بلاغت بود و در سال 1007 هَ . ق . در مکه درگذشت . او راست : حاشیه ای بر شرح استعارات جد خود عصا