استفنانلغتنامه دهخدااستفنان . [اِ ت ِ ] (اِ) علفی است که آنرا اصرغان گویند. این کلمه با معنی آن از مجعولات شعوری است . (ج 1 ص 140).
استفنانلغتنامه دهخدااستفنان . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) واداشتن کسی را بگونه ها و روشها از رفتن . (از شرح قاموس ): استفن فرسه ؛ حمله علی فنون من المشی . (اقرب الموارد).
مستفنلغتنامه دهخدامستفن . [ م ُ ت َ ف ِن ن ] (ع ص ) نعت فاعلی از استفنان . بر فنون چیزی بردارنده کسی را. (از منتهی الارب ). آنکه اسب خود را بر فنونی از راه رفتن وامیدارد. (از اقرب الموارد). رجوع به استفنان شود.